rojjimer

Monday, December 12, 2005

چه ند مالپه ری به که لک
زایه‌ڵه
ناڵه‌ی جودایی
ماڵپه‌ڕ
كورد ئای‌تی گرووپ
ده‌نگوباس
كوردیش میدیا
رادیۆ ئاڵمان
گـویا
كوردستان ئۆبزێرڤر
فرانس پرێس
رۆیتێرز
كوردیش نیوز
بی‌بی‌سی
رادیو فردا
ایران امروز
اخبار روز
گویا خبر
Svenska Dagbladet
washingtonpost
KurdistanPress
Le monde
Reuters
MSNBC
Rojev
BBC
AFP
HRW
SR Ekot
efrin.net
daralhayat
Dagens Nyheter

آزادي و فدراليسم
منصور فرجي
از بدو پيدايش جوامع بشري «آزادي» مقدس ترين اصل زندگي اجتماعي و از مهمترين شرايط لازم براي ادامة حيات معنوي بشر بشمار مي رفته است.
با نگاهي به تاريخ، هر زماني كه آزادي در معرض تجاوز قرار گرفته است، براي حفظ و اعادة آن بشر از ايثار جان خود نيز دريغ نكرده است. در نبود آزادي، احساس انسان قادر به بروز، رها و ايجاد زمينه لازم براي شكوفايي شخصيت تكامل يافته خويشتن نيست. بنابراين براي جبران اين كمبود به هنگام ظهور شرايط كافي به استقبال هر نوع مخاطره اي خواهد رفت.
بدون شك يكي از علل بارز وقوع جنگها و مبارزات خونين بشري تعرض قومي به حريم قومي ديگر بوده است. هر زمان كه بشر آزادي خود را از دست مي داد، پيوسته درصدد جستجوي راهكار و روشهايي براي باز ستاني آزادي بوده است. رفته رفته در روند مبارزات بشر، براي رسيدن به آزادي ساختارهاي سياسي متعددي بوجود آمد كه تمامي آنها نشأت گرفته از شرايط ويژه ملتها در آن عصر و زمان بوده است. هر قوم و يا ملتي داراي خصوصيات مشتركي است، از جمله در:‌ منطقة جغرافيايي، نژاد، مذهب، زبان، عوامل اقتصادي و سوابق تاريخي و آداب و رسوم مشترك و بديهي است كه هر يك از اين عوامل در ايجاد ساختارهاي سياسي ملت ها و توسعه و ترقي آنها تأثير بسزايي دارند.
نگـارنده نيز به نوبة خود در اين مقـال بر آن شد. تا نكته نظـراتي را پيرامـون آينده ساختار سياسي ايران در قالب حكومتي فدرال بيان كرده هر چند كه شايد پرچمداران رژيم اسلامي، بخشي از سلطنت طلبان و حتي جريانهاي ملي گرا و همچنين بخشي از چپ راديكال مخالف و بعضاً طرفداران فدراليسم يعني اقوام ايراني بويژه كرد و عرب و آذربايجاني و همچنين چپ ميانه رو و نيروهاي دمكرات موافق نظرات نگارنده باشند. در يكي از مقالات خود به نام «سخني با اپوزيسيون» كه در تاريخ 14/4/1382 انتشار يافت از اپوزيسيون خواسته شد تا موضع رسمي خود را در قبال مليتهاي مختلف در ايران شفاف بيان نمايند. زيرا یک راه اساسی برای پروسه آزادي و دموكراسي در ايران به حل مسائل قوميت ها در ايران برمیگردد. من بر اين باورم که نمي توان مدافع دمكراسي بود، ولي با حق تعيين سرنوشت اقوام مختلف بطور اعم و به سيستم فدراتيو در يك كشور چند مليتي بطور اخص اعتقاد نداشت، اگر ما از آزادي هاي دمكراتيك دفاع مي كنيم بايد بدانيم كه رعايت اصول يك سيستم فدراتيو در يك كشور چند مليتي كه در آن حق تعيين سرنوشت اقوام در راسش قرار دارد، از الفباي دمكراسي است. برخي از روشنفكران ايران خواسته هاي سياسي را صرفاً در قالب كلان ملي بدون توجه به مطالبات سرريز قومي، دمكراسي را مطرح مي كنند. اتفاقاً فدراليسم بدون دمكراسي قابل تصور نيست. فدراليسم از پتانسيل دمكراتيك قوي تري به نسبت يك سيستم متمركز برخوردار است و در آن ارزشهاي دمكراتيك بهتر به واقعيت عيني تبديل مي شوند. براي نمونه از طريق انتخاباتهاي متعدد (انتخابات مجلس فدرال، انتخابات مجلسهاي ايالتي، انتخابات شوراي شهرها، انتخـابات كانديداها در داخـل احـزاب) مردم امكانات بيشتري براي شـركت در سرنوشت سياسي و كاربردي نمودن ارادة سياسي خود دارند.

فدراليسم چيست؟ (عدم تمركز سياسي حكومت)
نظام سياسي ويژه اي كه به موجب آن:
الف: در كنار يك حكومت مركزي، حكومتهاي خودمختار و محلي وجود دارد.
ب: اقتدار و وظايف دولت، ميان حكومت مركزي و حكومتهاي محلي تقسيم مي شود.
ج: به بخشها و حوزه هاي محلي كشور، حقوق و وظايف ويژه اي واگذار مي شود.
د: ترتيبات و روشهاي خاصي براي حل اختلاف ميان حكومت مركزي و حكومتهاي محلي و نيز ميان واحدهاي محلي و ناحيه اي مقرر مي شود.
و در يك جمع بندي فدراليسم را مي توان آيين سياسي و جريان فكري دانست كه مهمترين هدفي را كه دنبال مي كند تمركز زدايي در كشور و به رسميت شناختن خودمختاري نيروهاي منطقه اي است.

اما كشورها بايد داراي چه شرايطي باشند تا بتوان آن كشورها را واجد شرايط ساختاري فدرال دانست؟
در جواب اين پرسش مي توان به 3 دليل اشاره كرد:

1: گستردگي جغرافيايي: كشورهايي كه از لحاظ جغرافيايي وسيع بودند، درصدد برآمدند مكانيسمهايي براي برخورد سريع و كارا با مسائل منطقه اي و دور دست بوجود بياورند، به همين دليل فدراليسم را كه تركيبي از دولتهاي منطقه اي و دولت فدرال است، پياده نمودند. كانادا، آمريكا، هند و روسيه چنين راهي در پيش گرفتند.
2: وجود مليتها و جنبشهاي ملي مختلف:‌ قريب 90 درصد از كشورهاي دنيا از بافت قومي متنوعي برخوردارند. در برخي از آنها تلاش هايي براي كسب استقلال سياسي از جانب جنبشهاي ملي-منطقه اي در جريان است. براي جلوگيري از اضمحلال اين كشورها و ارائه پاسخ در خور به خواسته هاي اين جنبشها با پياده نمودن سيستم فدراتيو راهي ميانه در پيش گرفته شد. لازم به ذكر است، در ايران به غير از اقليتهاي مذهبي شش مليت مختلف:‌ فارس، آذربايجاني، كرد، بلوچ، عرب و تركمن زندگي مي كنند.

3: سابقه تاريخي: برخي كشورها از لحاظ تاريخي غيرمتمركز و تركيبي از واحدهاي مختلف بوده اند. شايد بتوان آلمان، بلژيك، سويس و ايران را از زمرة‌ اين كشورها دانست. در كشورهاي نامبرده به غير از ايران براي بوجود آوردن يك نظام سياسي واحد، نظام فدراتيو را پياده نمودند و در ضمن توجه و پاسخ در خور به خواستهاي منطقه اي زير مجموعة يك واحد سياسي بزرگتر را ارائه دادند.
با كمي تأمل در موارد ذكر شده متوجه اين مهم مي شويم كه ايران هر سه دليل و مشخصه براي پياده نمودن يك نظام فدراتيو را دارد: ‌ايران هم به لحاظ تاريخي تمركز پذير نبوده است، هم از گستردگي جغرافيايي قابل ملاحظه اي برخوردار است و هم مليتها و جنبشهاي قومي بالفعل و بالقوه اي در آن وجود دارد. حال ممكن است بحث فدراليسم براي ايران به نظر يك مبحث دور از دسترس و حتي غيرعملي جلوه كند و بسياري تصور كنند مربوط به آينده نزديك نمي باشد و كنكاش اين موضوع در جنبش روز بيهوده است. در پاسخ بايد بگويم كه پس از تجربه يوگسلاوي بر هيچ ناظر اوضاع ايران پوشيده نمي تواند باشد كه مسأله اقوام در فرداي روز آزادي ايران مطرح خواهد شد و در روز آزادي، راه حل صحيح براي اين معضل تاريخي نه فقط به اين خاطر است كه ديگر رژيم آينده ايران به مليتهاي ايران ظلم نكند، بلكه به اين سبب هم خواهد بود كه همه اقوام ساكن ايران قانع شوند كه زندگي مشترك در ايران به نفع آنهاست، و نه جدايي و ايجاد كشوري مستقل. تجريه يوگسلاوي نشان داد كه تهديد اقوام و خواندن خواستهاي به حق آنها به مثابه تجزيه طلبي نه تنها جلوي جدايي را نمي گيرد بلكه آنرا تسريع مي كند. و سازمانهايي كه هنوز اينگونه با موضوع برخورد مي كنند: چه برخي از سلطنت طلبان و احزاب ملي گرا و چه چيگرايان مخالف فدراليسم، همگي با موضع گيري دگم و غير منعطف خود ناخواسته بر تجزيه ايران كمك مي كنند.
حتي در يك دموكراسي، در صورت تأكيد بر تمركز و عدم توجه به كثرات گرايي در بناي ساختار جديد سياسي، حس جدايي خواهي از سوي اقوام، نه كاهش بلكه تقويت خواهد يافت.
در مقالات بعدي بصورت علمي تر در رابطه با فدراليسم سخن خواهم گفت. در آخر متذکر می شوم، راه حل اين مسأله بغرنج را بدست نيروهاي دمكرات و دلسوز باید سپرد.

جستجو در اينترنت:آشنايي با موتور جستجوي «گوگل»

مقدمه
موتورهاي جستجو ابزار اصلي بازيابي اطلاعات در اينترنت محسوب مي‌شوند. آشنايي با موتورهاي مختلف جستجو به منظور بازيابي سريع و صحيح اطلاعات و جستجوي ركوردهاي مرتبط مطلوب و اجتناب از بازيابي ركوردهاي نامرتبط، يكي از نيازهاي اساسي استفاده‌كنندگان از اينترنت است. آنچه براي جستجوگران اينترنت اهميت دارد، صرفه‌جويي در وقت آنان است. در اين قسمت، موتور جستجوي «گوگل» كه يكي از قوي‌ترين موتورهاي جستجوي وب جهاني است، توضيح داده مي‌شود. «گوگل» با پوشش بيش از 000/920/326/1 صفحهء وب و سرعت بازيابي قابل قبول (در كم‌تر از 5/0 ثانيه)، در وقت جستجوگر صرفه‌جويي مي‌كند و مدعي است كه امكان جستجو به 25 زبان مختلف دنيا را فراهم مي‌كند. اين موتور جستجو از طريق نشاني www.google.com قابل دسترسي است. در زير راهبردهاي جستجو در «گوگل» شرح داده مي‌شوتد. 1. جستجو در عنوان صفحهء وبعنوان صفحهء وب ممكن است عنوان مقاله، كتاب، نام شخص، سازمان، كالا، خدمات، شركت، دارو, و غيره باشد. براي انجام جستجو در عنوان، در خانهء خالي مخصوص جستجو ابتدا كلمات “allintitle” به معني «تماماً در عنوان» (بدون فاصله بين كلمات) و بعد ازآن, نشانهء دونقطه «:» را بدون فاصله تايپ كنيد. آنگاه با يك فاصله، موضوع موردنظر را در قالب كليدواژه تايپ كنيد و روي گزينهء “Goolgle Search” كليك يا اينتر كنيد. به عنوان مثال، اگر جستجوگري دربارهء “abstracting” اطلاعات بخواهد، براي آن كه اين عبارت در عنوان صفحات وب باشد، بايد به اين صورت عمل كند:
allintitle: abstracting
امكان استفاده از عملگرهاي منطق بولي عملگر AND«گوگل» امكان جستجو با استفاده از عملگرهاي منطقي بولي را فراهم مي‌كند. از آنجا كه جستجو در «گوگل» مبتني بر باهم‌بودن واژه‌ ها يعني استفاده از عملگر AND مي‌باشد، ديگر نيازي به تايپ اين عملگر نيست. مثلا‍ً براي جستجوي عبارت “resource sharing” در عنوان صفحات وب بايد به اين صورت عمل شود: allintitle: resource sharing جستجوي عبارتبراي جستجوي عبارتي و همجواري واژه‌ها از علامت نقل قول (") قبل و بعد از عبارت استفاده مي‌شود. توجه داشته باشيد كه بين اين علامت و واژه‌هاي ابتدا و انتهاي عبارت هيچ فاصله‌اي نباشد. براي جستجوي عبارت قبل با اين شيوه، كافي است كه قبل و بعد از آن فقط علامت نقل‌قول (") گذاشته شود: allintitle: “resource sharing”البته مي‌توان قبل از واژه‌هايي كه بعد از اولين واژه مي‌آيند، علامت بعلاوه (+) به معني And را بدون فاصله تايپ كرد تا آن‌ها را با هم جستجو كند، ولي نيازي به اين علامت نيست.
allintitle: resource +sharing
علامت (+) كاربردهاي ديگري هم دارد كه در زير توضيح داده مي‌شود: «گوگل» واژه‌ها و حروف عام را به عنوان واژه‌هاي غيرمجاز مي‌شناسد و بطور خودكار واژه‌هايي مانند about، how، where، what، اعداد يك رقمي و تك (9-1)، فعل‌هاي كمكي مانندwas، are، is، حروف A-Z به صورت تك و تنها، حروف اضافه و تعريف و ربط مانند in، on، an، a، at و غيره را ناديده مي‌گيرد، زيرا اين واژه‌ها بندرت به اخص‌شدن جستجو كمك مي‌كنند و بطور چشمگيري باعث كاهش سرعت در بازيابي اطلاعات مي‌شوند. بنابراين، براي گنجاندن واژه‌هاي غيرمجاز مثل واژه‌هاي بالا در فرآيند جستجو، از علامت بعلاوه (+) قبل از آن‌ها استفاده كنيد. توجه داشته باشيد كه قبل از علامت بعلاوه (+) حتما فاصله باشد و بين آن و واژهء بعد فاصله نباشد. همچنين مي‌توان درجستجوهاي عبارتي از علامت بعلاوه استفاده كرد. به مثال‌هاي زير توجه كنيد:
allintitle: +what +is “intellectual property”allintitle: “World War +I” germanallintitle: +where +is Iranallintitle: “Episode +I”allintitle: +about dazel
«گوگل» هايفن (علامت خط تيرهء بين كلمات)، مميز، نقطه، علامت مساوي و آپوستروف (‘) را به عنوان متصل‌كننده‌هاي (رابط‌هاي) عبارتي مي‌شناسد. مثلاً “mother-in-law” يك عبارت محسوب مي‌شود، حتي اگر سه واژهء آن در نقل قول نيامده باشد. براي بازيابي آن مي‌توان از علامت (") در ابتدا و انتهاي عبارت نيز استفاده كرد. به نتايج جستجو در مثال‌‌هاي زير توجه فرماييد؛ خواهيد ديد كه ركوردهاي بازيابي‌شده تقريباً مشابه هستند.
allintitle: mother-in-lawallintitle: “mother +in law”allintitle: self-determinationallintitle: “self determination”
عملگر ORبراي جستجو با استفاده از عملگر OR به منظور بازيابي هر كدام از واژه ها، بايد اين عملگر را با حروف بزرگ تايپ كرد. اگر جستجوگري بدنبال صفحاتي باشد كه واژهء ”library” يا “libraries”در عنوان آن‌ها باشد، بايد به اين صورت عمل كند:allintitle: library OR librariesبه خاطر داشته باشيد كه براي جستجوي مفرد و جمع واژه‌ها از عملگر OR استفاده شود. به تعبير ديگر، اگر به دنبال صفحاتي هستيد كه مفرد يا جمع واژه‌اي در عنوان آنها باشد بايد از عملگر OR استفاده نماييد. «گوگل» دقيقاً واژه‌اي را كه شما تايپ مي‌نماييد جستجو مي‌كند. بنابراين براي بازيابي مشتقات، مفرد يا جمع واژه‌ها يا مترادف‌هاي آن‌ها، از اين عملگر استفاده كنيد:
allintitle: iran OR iran’s OR Iranian OR Persian OR persian’s
عملگر NOTبراي جستجو با استفاده از عملگر NOT به منظور بازيابي نكردن يك يا چند واژه, بايد قبل از واژه‌هايي كه نمي‌خواهيد بازيابي شوند، علامت منها (-) را بدون فاصله تايپ كنيد. البته مطمئن شويد كه قبل از علامت منها فاصله باشد. مثلاً براي جستجوي صفحاتي كه واژهء “Persia” در عنوان آن‌‌ها باشد، ولي واژهء “Persian”يا “Iran” در آن‌ها نباشد، بايد به اين صورت عمل كنيد:allintitle: Persia –iran –persrsianهدف از جستجو در عنوان صفحات وب كاهش ريزش كاذب اطلاعات و حذف ركوردهاي نامربوط است. اگر در مورد موضوع مورد علاقه ركوردي پيدا نشد، كلماتي را كه دربارهء اطلاعاتي ندارند، حذف كنيد تا جستجو عام‌تر شود و جامعيت جستجو بالا برود. اگر باز هم چيزي پيدا نشد، عبارت “allintitle:” را حذف كنيد تا هرجا كه واژه يا واژه‌هاي موردنظر به كار رفته، بازيابي شود. بديهي است كه در جستجوي ساده و خارج از عنوان صفحات وب نيز تدوين راهبردهاي جستجو، اعم از جستجوي عبارتي و همجواري واژه‌ها يا جستجو با استفاده از عملگرهاي بولي به شيوه‌اي كه براي عنوان به كار مي‌رفت، ممكن خواهد بود. مثال:
1. And “Resource Sharing”2. OR Library OR Libraries3.NOT Persia –iran -persian
1. جستجو در نشاني سايت وب «يوآرال»منظور از اين قسمت آن است كه اگر جستجوگري دنبال نشاني سايت وب‌هايي باشد كه واژه، نام شخص يا سازمان، علامت يا نام اختصاري خاصي در آن‌ها به كار رفته از اين راهبرد استفاده كند. براي انجام عمل جستجو در نشاني سايت وب (يوآراِل)، در خانهء خالي مخصوص جستجو ابتدا عبارت “allinurl” (به معني «تماماً در نشاني سايت وب») را بدون فاصله، و بعد از آن نشانهء دونقطه (:) را بدون فاصله تايپ كنيد. سپس با يك فاصله، واژه، نام، علامت يا نام اختصاري موردنظر را تايپ و روي گزينهء “Google Search” كليك يا اينتر كنيد. مثلاً اگر جستجوگري به دنبال نشاني سايت وب‌هايي است كه واژهء “Irandoc” در آن‌ها به كار رفته، بايد به اين صورت عمل كند:
allinurl: irandoc
عملگر AND«گوگل» امكان جستجو با استفاده از عملگرهاي بولي را براي جستجو در نشاني سايت وب‌ها نيز فراهم مي‌كند. جستجو در اين قسمت نيز مبتني بر بودن AND است. بنابراين، ديگر نيازي به تايپ اين عملگر نيست. مثلاً اگر جستجوگري بدنبال نشاني سايت وب‌هاي دانشگاهي ايران است، بايد به اين صورت عمل كند:
allinurl: ac ir
جستجوي عبارتبراي جستجوي عبارتي و همجواري واژه‌ها يا علائم و نام‌هاي اختصاري بايد از علامت نقل قول (") در قبل و بعد از آن‌ها استفاده شود. توجه كنيد كه بين علامت و واژه‌ها يا نام اختصاري، در ابتدا و انتها هيچ فاصله‌اي نباشد. براي جستجوي آدرس سايت‌هاي دانشگاهي ايران كافي است كه قبل و بعد از آن علائم مانند مثال پيشين، علامت (") بگذاريد:
allinurl: “ac ir”
عملگر ORبراي استفاده از عملگر OR به منظور بازيابي هر كدام از واژه‌ها يا علائم و نام‌هاي اختصاري، بايد اين عملگر را با حروف بزرگ تايپ كنيد. اگر جستجوگري بدنبال سايت‌هايي است كه واژهء Iran يا Iranian در آدرس آن‌ها باشد، بايد به اين صورت عمل كند:
allinurl: iran OR Iranian
عملگر NOTبراي جستجو با استفاده از عملگر NOT به منظور حذف يك واژه يا علامت اختصاري، بايد قبل از واژه يا نام‌هايي كه نمي‌خواهيد بازيابي شوند، علامت منها (-) را بدون فاصله تايپ كنيد. مثلاً براي جستجوي آدرس سايت‌هايي كه علامت “ac.ir” در آن‌ها به كار رفته، ولي علامت “ut” در آن‌ها نباشد، به اين صورت عمل كنيد:
allinurl: “ac.ir” -ut
امكان جستجو در سايت بخصوص«گوگل» امكان جستجوي موضوع در يك سايت وب خاص را فراهم مي‌كند. مثلاً اگر جستجوگري به دنبال صفحاتي است كه واژهء “Indexing” در عنوان آن‌ها و نشاني سايت وب آن‌ها هم www.ala.org باشد، ابتدا بايد موضوع يا واژه‌هاي موردنظر را با هر رابطه‌اي كه مي‌خواهد اعم از روابط بولي با استفاده از عملگرها، جستجوي عبارتي، يا جستجو در عنوان مشخص كند، سپس بعد از يك يا چند فاصلهء خالي، نشاني سايت موردنظر را بعد از عبارت (site:) به شكلي كه در زير بيان مي‌شود، تايپ نمايد و موضوع موردنظر را در آن جستجو كند:
allintitle: indexing site: www.ala.org
همچنين «گوگل» امكان عدم جستجو در يك سايت خاص را فراهم مي‌كند. در مثال قبل كافي است كه قبل از عبارت “site”يك علامت منها (-) بدون فاصله بگذاريد؛ يعني بگوييد كه در مورد موضوع “Indexing” در سايت مذكور جستجو نكند:
allintitle: indexing –site: www.ala.org
گوگل همچنين امكان بازيابي سايت‌هايي را كه نشاني سايت وب يك شخص، دانشگاه يا سازمان, و غيره را آورده‌اند و به آن پيوند شده‌اند فراهم مي‌كند. براي پي‌بردن به اين موضوع ابتدا واژهء link، و بعد از آن نشانهء دو نقطه (:) سپس نشاني سايت دلخواه را تايپ و اينتر كنيد؛ خواهيد ديد كه چه سايت‌هايي به آن سايت پيوند شده‌اند. مثلاً اگر بخواهيم بدانيم كه چه سايت‌هايي نشاني سايت وب مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران ( www.irandoc.ac.ir ) را در صفحهء خانگي خود گنجانده‌اند و به آن پيوند شده‌اند، بايد به اين صورت عمل كنيد:
link: www.irandoc.ac.ir
جستجوي سايت‌هاي مشابه«گوگل» امكان بازيابي سايت‌هاي مشابه (مرتبط به( يك سايت را فراهم مي‌كند. براي اين كار ابتدا واژهء related، و بعد از آن نشانهء دونقطه (:) را بدون فاصله تايپ كنيد. سپس نشاني سايت موردنظر را تايپ و اينتر كنيد، ياروي عبارت Google Search كليك بزنيد. مثلاً اگر جستجوگري به دنبال نشاني سايت‌هايي باشد كه مشابه (مرتبط به) آدرس www.oclc.org هستند، بايد به اين صورت عمل كند: related: www.oclc.org بازيابي معناي واژه از طريق «گوگل»«گوگل» قابليت مطابقت واژه با واژه‌نامه را دارد. هنگامي كه واژه يا واژه‌هايي جستجو مي‌شوند، پس از انجام جستجو و بازيابي اطلاعات، همان واژه يا واژه‌ها يا عبارت در و در حالتي كه زير آن خط كشيده شده و فرامتن است, در زيرمنوي جستجو مي‌آيد و اگر روي آن كليك كنيد، بطورخودكار به سايت وب www.dictionary.com وصل مي‌شود و معناي واژه را ارئه مي‌كند. اگر واژه‌اي غلط تايپ شو‌د، «گوگل» شكل درست واژه را مي‌آورد و مي‌پرسد كه آيا شما منظورتان همين است؟ اگر بعد از آن واژه، علامت ستاره (×) بگذاريم، «گوگل» با همان صورت جستجو مي‌كند كه ممكن است ركوردي بازيابي شود. اما زيرمنوي جستجو صورت كامل واژه را مي‌آورد و سوءال مي‌كند كه آيا منظور شما همين است؟ اگر چنين باشد مي‌توان واژه را كامل كرد و يا روي آن قسمت كليك كرد تا آن را جستجو كند. اگر واژه خيلي كلي باشد، نزديك‌ترين حالت را مي‌آورد و بعد جلوي آن مي‌نويسد More؛ يعني مشابه‌هاي ديگري هم وجود دارند كه مي‌توان آن‌ها را هم ديد. امكان استفاده از حروف كوچك و بزرگدر «گوگل» بزرگ يا كوچك كردن حروف فرقي ندارد. تمام حروف بدون توجه به اين كه شما آن‌ها را چگونه تايپ مي‌كنيد به عنوان حروف كوچك در نظر گرفته مي‌شوند. مثلاً جستجوي “george washington” ،” George Washington”، “gEoRge wAsHinNgToN” نتايج مشابهي دارند. امكان جستجو در سايت‌هاي دانشگاه‌هاي آمريكا«گوگل» امكان جستجوي موضوع در سايت وب دانشگاه‌هاي مختلف آمريكا را فراهم مي‌كند. براي اين كار ابتدا در صفحهء خانگي «گوگل» روي عبارت “Advanced Search” كليك كنيد و سپس در صفحهء بعد روي عبارت “Universities” كه در انتهاي آن صفحه آمده است كليك كنيد؛ در فهرست تمام دانشگاه هاي آمريكا كه به صورت الفبايي نمايش داده مي‌شود، مي‌توان موضوع موردنظر را در هر دانشگاهي جستجو كرد. البته مي‌توان از طريق نشاني http://www.google.com/options/universities.html مستقيماً وارد اين قسمت شد و به جستجو پرداخت. به خاطر داشته باشيد كه راهبردهاي جستجو دراين قسمت نيز مانند قسمت‌هاي ديگر «گوگل» است، يعني مي‌توان در عنوان يا نشاني سايت وب، يك موضوع خاص را جستجو كرد. امكان جستجو در سايت‌هاي سازمان‌ها و وزارتخانه‌هاي دولتي آمريكا«گوگل» همچنين امكان جستجو در تمام سايت‌هاي سازمان‌ها و وزارتخانه‌هاي دولتي آمريكا را كه پسوند “.gov” يا “.mil” دارند فراهم مي‌كند. براي جستجو در اين قسمت پس از ورود به صفحهء خانگي «گوگل» و كليك كردن بر روي عبارت “Advanced Search” در صفحهء بعد، روي عبارت “U.S. Government” كليك كنيد تا اين قسمت فراخوانده شود؛ سپس به جستجوي يك موضوع در اين بخش بپردازيد. البته مي‌توانيد از طريق نشاني http://www.google.com/unclesam مستقيماً وارد اين قسمت شويد و به جستجو در اين بخش بپردازيد. بديهي است كه راهبردهاي جستجو در اين بخش نيز مانند خود «گوگل» است و مي‌توان در عنوان يا نشاني سايت وب سازمان يا وزارتخانهء خاصي به جستجو پرداخت.براي جستجوي پيشرفته در «گوگل» اگر نخواستيد از شيوه‌اي كه توضيح داده شد استفاده كنيد، در صفحهء خانگي «گوگل» روي عبارت “Advanced Search” كليك كنيد، سپس در صفحهء بعد كه مي‌آيد راهبردهاي جستجوي خود را اعم از استفاده از عملگرهاي بولي (كه نيازي به تايپ ندارند)، تعداد ركوردهاي بازيابي‌شده در هر صفحه براي نمايش، جستجو در عنوان يا نشاني سايت وب، انتخاب زبان، جستجو يا عدم جستجو در يك سايت خاص را مشخص كنيد. راهنماي «گوگل»«گوگل» يك راهنما دارد كه سايت وب‌ها را بر اساس موضوع در 16 ردهء موضوعي كلي، طبقه‌بندي و سازماندهي كرده است. براي ورود به آن، با ورود به صفحهء خانگي «گوگل» روي عبارت “Google Web Directory” كه در زيرمنوي جستجو آمده كليك كنيد، يا از طريق نشاني http://directory.google.com مستقيماً وارد آن شويد و به جستجو در يك حوزهء موضوعي خاص بپردازيد. مثلاً اگر جستجوگري به دنبال اطلاعاتي دربارهء “Music Therapy” است، بايد پس از ورود به راهنماي «گوگل» روي عبارت “Art” كليك كند و در صفحهء بعد، روي “Art Therapy” كه يكي از رده‌هاي فرعي “Art” است، كليك كند؛ سپس در صفحهء بعد براحتي دربارهء موضوع دلخواه خود يعني “Music Therapy” ركوردهاي موجود را مطالعه كند. اگر جستجوگري دقيقاً نداند كه موضوع موردنظرش در كدام ردهء موضوعي قرار مي‌گيرد، چنانچه رده كلي آن موضوع را بداند، مي‌تواند وارد آن مقوله شود و در همان جا به جستجوي عناوين يا نشاني سايت وب‌هاي مربوط به موضوع خود بپردازيد. در مثال قبل اگر جستجوگر دقيقاً نداند كه “Music Therapy” زير ردهء “Art Therapy” است، پس از كليك بر روي ردهء “Art” از صفحهء راهنماي «گوگل», مي‌تواند همان جا به جستجوي موضوع بپردازد و مشخص كند كه هر جا عبارت فوق در عنوان آن است بازيابي شو‌د؛ مانند:
allintitle: music therapy
استفاده از راهنماي «گوگل» و جستجو در رده‌هاي موضوعي خاص موجب اخص‌گرايي و مانعيت (حذف ركوردهاي نامربوط) در بازيابي اطلاعات، افزايش سرعت بازيابي و صرفه‌جويي در وقت جستجوگر مي شود.«گوگل» معمولاً بخشي از متن وب هر ركورد بازيابي شده را همراه با واژهء جستجو شده به صورت سياه و پررنگ در زير هر عنوان بازيابي شده مي‌آورد كه مي‌توان آن را مطالعه كرد و متوجه شد كه مربوط است يا نامربوط.نكتهء جالب توجه ديگر اين كه اگر روي واژهء Cached كه در زير ركوردهاي بازيابي شده مي آيد كليك كنيد، واژه يا واژه‌هاي بازيابي‌شده را در متن صفحه‌هاي وب با رنگ‌هاي مختلف نشان مي‌دهد تا مشخص شود كه آن واژه يا واژه‌ها در كجاي آن مدرك به كار رفته‌اند.

Thursday, December 08, 2005

آزادي و فدراليسم

منصور فرجي
از بدو پيدايش جوامع بشري «آزادي» مقدس ترين اصل زندگي اجتماعي و از مهمترين شرايط لازم براي ادامة حيات معنوي بشر بشمار مي رفته است.
با نگاهي به تاريخ، هر زماني كه آزادي در معرض تجاوز قرار گرفته است، براي حفظ و اعادة آن بشر از ايثار جان خود نيز دريغ نكرده است. در نبود آزادي، احساس انسان قادر به بروز، رها و ايجاد زمينه لازم براي شكوفايي شخصيت تكامل يافته خويشتن نيست. بنابراين براي جبران اين كمبود به هنگام ظهور شرايط كافي به استقبال هر نوع مخاطره اي خواهد رفت.
بدون شك يكي از علل بارز وقوع جنگها و مبارزات خونين بشري تعرض قومي به حريم قومي ديگر بوده است. هر زمان كه بشر آزادي خود را از دست مي داد، پيوسته درصدد جستجوي راهكار و روشهايي براي باز ستاني آزادي بوده است. رفته رفته در روند مبارزات بشر، براي رسيدن به آزادي ساختارهاي سياسي متعددي بوجود آمد كه تمامي آنها نشأت گرفته از شرايط ويژه ملتها در آن عصر و زمان بوده است. هر قوم و يا ملتي داراي خصوصيات مشتركي است، از جمله در:‌ منطقة جغرافيايي، نژاد، مذهب، زبان، عوامل اقتصادي و سوابق تاريخي و آداب و رسوم مشترك و بديهي است كه هر يك از اين عوامل در ايجاد ساختارهاي سياسي ملت ها و توسعه و ترقي آنها تأثير بسزايي دارند.
نگـارنده نيز به نوبة خود در اين مقـال بر آن شد. تا نكته نظـراتي را پيرامـون آينده ساختار سياسي ايران در قالب حكومتي فدرال بيان كرده هر چند كه شايد پرچمداران رژيم اسلامي، بخشي از سلطنت طلبان و حتي جريانهاي ملي گرا و همچنين بخشي از چپ راديكال مخالف و بعضاً طرفداران فدراليسم يعني اقوام ايراني بويژه كرد و عرب و آذربايجاني و همچنين چپ ميانه رو و نيروهاي دمكرات موافق نظرات نگارنده باشند. در يكي از مقالات خود به نام «سخني با اپوزيسيون» كه در تاريخ 14/4/1382 انتشار يافت از اپوزيسيون خواسته شد تا موضع رسمي خود را در قبال مليتهاي مختلف در ايران شفاف بيان نمايند. زيرا یک راه اساسی برای پروسه آزادي و دموكراسي در ايران به حل مسائل قوميت ها در ايران برمیگردد. من بر اين باورم که نمي توان مدافع دمكراسي بود، ولي با حق تعيين سرنوشت اقوام مختلف بطور اعم و به سيستم فدراتيو در يك كشور چند مليتي بطور اخص اعتقاد نداشت، اگر ما از آزادي هاي دمكراتيك دفاع مي كنيم بايد بدانيم كه رعايت اصول يك سيستم فدراتيو در يك كشور چند مليتي كه در آن حق تعيين سرنوشت اقوام در راسش قرار دارد، از الفباي دمكراسي است. برخي از روشنفكران ايران خواسته هاي سياسي را صرفاً در قالب كلان ملي بدون توجه به مطالبات سرريز قومي، دمكراسي را مطرح مي كنند. اتفاقاً فدراليسم بدون دمكراسي قابل تصور نيست. فدراليسم از پتانسيل دمكراتيك قوي تري به نسبت يك سيستم متمركز برخوردار است و در آن ارزشهاي دمكراتيك بهتر به واقعيت عيني تبديل مي شوند. براي نمونه از طريق انتخاباتهاي متعدد (انتخابات مجلس فدرال، انتخابات مجلسهاي ايالتي، انتخابات شوراي شهرها، انتخـابات كانديداها در داخـل احـزاب) مردم امكانات بيشتري براي شـركت در سرنوشت سياسي و كاربردي نمودن ارادة سياسي خود دارند.
فدراليسم چيست؟ (عدم تمركز سياسي حكومت)
نظام سياسي ويژه اي كه به موجب آن:
الف: در كنار يك حكومت مركزي، حكومتهاي خودمختار و محلي وجود دارد.
ب: اقتدار و وظايف دولت، ميان حكومت مركزي و حكومتهاي محلي تقسيم مي شود.
ج: به بخشها و حوزه هاي محلي كشور، حقوق و وظايف ويژه اي واگذار مي شود.
د: ترتيبات و روشهاي خاصي براي حل اختلاف ميان حكومت مركزي و حكومتهاي محلي و نيز ميان واحدهاي محلي و ناحيه اي مقرر مي شود.
و در يك جمع بندي فدراليسم را مي توان آيين سياسي و جريان فكري دانست كه مهمترين هدفي را كه دنبال مي كند تمركز زدايي در كشور و به رسميت شناختن خودمختاري نيروهاي منطقه اي است.

اما كشورها بايد داراي چه شرايطي باشند تا بتوان آن كشورها را واجد شرايط ساختاري فدرال دانست؟
در جواب اين پرسش مي توان به 3 دليل اشاره كرد:
1: گستردگي جغرافيايي: كشورهايي كه از لحاظ جغرافيايي وسيع بودند، درصدد برآمدند مكانيسمهايي براي برخورد سريع و كارا با مسائل منطقه اي و دور دست بوجود بياورند، به همين دليل فدراليسم را كه تركيبي از دولتهاي منطقه اي و دولت فدرال است، پياده نمودند. كانادا، آمريكا، هند و روسيه چنين راهي در پيش گرفتند.
2: وجود مليتها و جنبشهاي ملي مختلف:‌ قريب 90 درصد از كشورهاي دنيا از بافت قومي متنوعي برخوردارند. در برخي از آنها تلاش هايي براي كسب استقلال سياسي از جانب جنبشهاي ملي-منطقه اي در جريان است. براي جلوگيري از اضمحلال اين كشورها و ارائه پاسخ در خور به خواسته هاي اين جنبشها با پياده نمودن سيستم فدراتيو راهي ميانه در پيش گرفته شد. لازم به ذكر است، در ايران به غير از اقليتهاي مذهبي شش مليت مختلف:‌ فارس، آذربايجاني، كرد، بلوچ، عرب و تركمن زندگي مي كنند.

3: سابقه تاريخي: برخي كشورها از لحاظ تاريخي غيرمتمركز و تركيبي از واحدهاي مختلف بوده اند. شايد بتوان آلمان، بلژيك، سويس و ايران را از زمرة‌ اين كشورها دانست. در كشورهاي نامبرده به غير از ايران براي بوجود آوردن يك نظام سياسي واحد، نظام فدراتيو را پياده نمودند و در ضمن توجه و پاسخ در خور به خواستهاي منطقه اي زير مجموعة يك واحد سياسي بزرگتر را ارائه دادند.
با كمي تأمل در موارد ذكر شده متوجه اين مهم مي شويم كه ايران هر سه دليل و مشخصه براي پياده نمودن يك نظام فدراتيو را دارد: ‌ايران هم به لحاظ تاريخي تمركز پذير نبوده است، هم از گستردگي جغرافيايي قابل ملاحظه اي برخوردار است و هم مليتها و جنبشهاي قومي بالفعل و بالقوه اي در آن وجود دارد. حال ممكن است بحث فدراليسم براي ايران به نظر يك مبحث دور از دسترس و حتي غيرعملي جلوه كند و بسياري تصور كنند مربوط به آينده نزديك نمي باشد و كنكاش اين موضوع در جنبش روز بيهوده است. در پاسخ بايد بگويم كه پس از تجربه يوگسلاوي بر هيچ ناظر اوضاع ايران پوشيده نمي تواند باشد كه مسأله اقوام در فرداي روز آزادي ايران مطرح خواهد شد و در روز آزادي، راه حل صحيح براي اين معضل تاريخي نه فقط به اين خاطر است كه ديگر رژيم آينده ايران به مليتهاي ايران ظلم نكند، بلكه به اين سبب هم خواهد بود كه همه اقوام ساكن ايران قانع شوند كه زندگي مشترك در ايران به نفع آنهاست، و نه جدايي و ايجاد كشوري مستقل. تجريه يوگسلاوي نشان داد كه تهديد اقوام و خواندن خواستهاي به حق آنها به مثابه تجزيه طلبي نه تنها جلوي جدايي را نمي گيرد بلكه آنرا تسريع مي كند. و سازمانهايي كه هنوز اينگونه با موضوع برخورد مي كنند: چه برخي از سلطنت طلبان و احزاب ملي گرا و چه چيگرايان مخالف فدراليسم، همگي با موضع گيري دگم و غير منعطف خود ناخواسته بر تجزيه ايران كمك مي كنند.
حتي در يك دموكراسي، در صورت تأكيد بر تمركز و عدم توجه به كثرات گرايي در بناي ساختار جديد سياسي، حس جدايي خواهي از سوي اقوام، نه كاهش بلكه تقويت خواهد يافت.
در مقالات بعدي بصورت علمي تر در رابطه با فدراليسم سخن خواهم گفت. در آخر متذکر می شوم، راه حل اين مسأله بغرنج را بدست نيروهاي دمكرات و دلسوز باید سپرد.

گزيده اي درباره فدراليسم
از حقيقت شماره 3، بهمن 1380

حقيقت ارگان حزب کمونيست ايران ( م – ل – م ) شماره 18 آبانماه 1383

....اخيرا رفيق عبدالله مهتدي رهبر سازمان زحمتكشان انقلابي كردستان (كومله) در گفتگوئي با راديو پيك ايران كه در سايت اينترنتي بروسكه نصب شده است، مسائلي را در رابطه با حل مسئله ملي در ايران و بطور مشخص كردستان، و همچنين در مورد هويت ايدئولوژيك سازمانشان طرح كرده كه ما فرصت را مغتنم شمرده و به طرح نظرات خود در قبال برخي از آن موضوعات ميپردازيم. در اينجا به 3 موضوع كه بي ارتباط با هم نيستند، بسنده خواهيم كرد. اول، در باره ارائه طرحي به نام ساختار فدراتيو دموكراتيك براي ايران . دوم، در باره اينكه چرا كومله از اصطلاح كمونيسم در تعريف جهان بيني و اهداف اجتماعي خود استفاده نميكند. سوم، كومله از تجربه تشكيل حزب كمونيست چگونه جمعبندي مي كند.
………
.ما كمونيستها پيگيرانه و با صراحت از "حق تعيين سرنوشت ملي" به مثابه حق دموكراتيك تخطي ناپذير ملل تحت ستم در ايران دفاع ميكنيم. "حق تعيين سرنوشت" يعني اينكه حتي اگر يكي از ملل تحت ستم در ايران خواهان جدائي باشد، اين حق را دارد. اينكه استفاده از اين حق بد است يا خوب، مساله اي است كه بايد بطور دموكراتيك و درون خلق مورد بحث و جدل قرار گيرد و مرتجعين و امپرياليستها و شووينيستها در اين بحث جائي ندارند. حق تعيين سرنوشت همانند حق زمين براي دهقان بي زمين، مانند حق طلاق براي زنان، مانند حق داشتن مذهب و يا لامذهب بودن، مانند حق آزادي بيان، مانند حق چاپ و نشر، مانند حق اعتصاب براي كارگران، از حقوق دموكراتيك پايه اي مردم ماست.
اما نقد ما راجع به نظرات رفيق مهتدي در مورد شعار فدراتيو چيست.
……….
ما با اين حرف رفيق مهتدي موافقيم كه فدراليسم يك فرم يا شكل است كه طيف گسترده اي از چپ تا ليبرال ميتوانند با آن توافق كنند. بنابراين، ما قصد نداريم بدون روشن شدن محتواي طرح كومله، در مورد فرم فدراتيو نظر موافق يا مخالف بدهيم. بدون مشخص شدن محتواي يك ساختار سياسي، چنين موافقت و مخالفتي امكان ناپذير و غير ضروري است. بله، هر طبقه اي ميتواند از اين شكل استفاده كند. سوالي كه داريم اين است: محتواي طبقاتي دولت فدرال مورد نظر شما چيست؟
ستم ملي را يك ساختار سياسي طبقاتي معين بوجود آورده است. ساختار دولت كنوني را كه ستمگري ملي يكي از اركان آن است، از زمان قاجار، قدرتهاي استعماري در اتحاد با طبقات ارتجاعي بومي، به زور توپ و تفنگ، بوجود آوردند. سوال اينجاست كه چه طبقه اي و طي چه نوع انقلابي ميتواند آنرا از بين ببرد. تاريخ ثابت كرده است كه مساله ملي در تحليل نهائي يك مساله طبقاتي است.
يعني اينطور نيست كه كيفيت و روش حل مساله ملي، براي همه طبقات كردستان (كارگر و دهقان و ملاك و سرمايه دار) علي السويه است. بهيچوجه اينطور نيست. طبقه كارگر و طبقه ملاك سرمايه دار كردستان دو نقطه نظر كاملا متفاوت بر سر چگونگي حل مساله ملي دارند. طبقه كارگر خواهان حل كامل و نه ناقص مساله ملي است و روش حل آن سرنگوني دولت حاكم، انجام انقلاب دموكراتيك نوين و كسب قدرت سياسي توسط طبقه كارگر و متحدينش است. مهم است كه رفيق مهتدي ماهيت طبقاتي دولت فدراتيو مورد نظرش را روشن كند. تركيب طبقاتي دولت فدرالي چيست؟ در دولت دموكراتيك فدراتيو مورد نظر كومله چه طبقه اي قدرت سياسي را در دست دارد؟ و چه طبقاتي از قدرت سياسي محرومند؟ اين دولت فدراتيو دموكراتيك چه ساختار اقتصادي اجتماعي دارد؟
رفيق مهتدي ضمن اينكه بدرستي ميگويد شكل فدراتيو شكلي است كه براي نظامهاي اجتماعي گوناگون قابل استفاده است، طوري از فرم فدراتيو صحبت مي كند كه انگار اين فرم بخودي خود متضمن بسياري از حقوق مردم است و استقرار آن (تحت هر ساختار اقتصادي اجتماعي) منافع مردم كردستان، حق تعيين سرنوشت ملل، حق شراكت مردم در امور مملكت و در امور خودشان، دموكراتيزه كردن ايران و غيره را تامين ميكند.
اما اين واقعيت ندارد. با بررسي مثالهائي كه خود رفيق مهتدي ميزند ميتوان روشن كرد كه شكل فدراتيو در هر جاي دنيا كه اتخاذ شده "بهترين شكل اداره كشور" براي همه طبقات نبوده است بلكه براي طبقه حاكم بوده است. بنابراين، اگر در ايران قدرت سياسي در دست طبقه كارگر و ديگر زحمتكشان باشد، آنگاه در حكومت فدرالي كردستان، زحمتكشان كرد صاحب مقدرات خود خواهند شد وگرنه در دولتهاي فدرال بورژوائي و فئودالي، موقعيت كارگران و دهقانان و زنان تغيير اساسي نمي كند. چند مثال را كه خود رفيق مهتدي هم ذكر ميكند بررسي كنيم.
دولت هند دولت فدراتيو است. در چارچوب كشور هند، ملل گوناگون با شدت و ضعفهائي تحت ستم ملي هستند. آن ملل تحت ستمي كه ثروتمندتر و پوستشان روشن تر است كمتر نابرابرند. اما اقوامي كه از زمان هجوم آريائيها به هند به كم حاصلترين و بدترين زمينها رانده شده اند، هنوز آنچنان فقير و گرسنه اند كه در مزارع موش شكار كرده و ميخورند.
پاكستان يك كشور چند مليتي است و بر پايه ساختار فدراتيو اداره ميشود و ساختار دولتي بسيار نامتمركزي دارد. هر ايالت توسط پارلمان محلي و توسط طبقات بورژوا ملاك خود آن ملت اداره ميشود. معذالك توده مردم در اداره امور خويش و مملكت هيچ مشاركتي ندارند. نامتمركز بودن ساختار دولت بهيچوجه متضمن دموكراتيك بودن پاكستان نيست. در اين كشور ساختار فدراتيو در واقع ظرف ائتلاف طبقات فئودال سرمايه دار است. چنين ،ساختاري به بهترين وجهي منافع بخشهاي مختلف طبقه بورژوا ملاك پاكستان را برآورده ميكند.
در آمريكا دولت فدرالي بر پايه سطح عالي از تمركز و درهم تنيدگي اقتصادي كه در نتيجه رشد سرمايه داري بوجود آمده، قرار دارد و به آن خدمت ميكند. با وجود آنكه ساختار فدرالي آن كاملا با پاكستان متفاوت است در آنجا يكي از بي شرمانه ترين و شديدترين ستمهاي ملي برقرار است: ستم ملي بر سياهان و پورتوريكوئي ها و غيره. آمريكاي فدرال براي حل مساله ملي، ميان مردم بومي آمريكا (كه به سرخپوستان مشهورند) پتوهاي آلوده به ميكرب طاعون پخش كرد تا با نسل كشي آنان مساله ملي را حل كند. في الحال هم براي حل مساله ملي سياهان مرتبا زندان ميسازد و سياهان را در آن جا ميدهد. تقريبا تمام مردان سياهپوست آمريكا حداقل يكبار در طول عمر خود دستگير ميشوند. سياهپوستان و لاتينها سي درصد جمعيت آمريكا را تشكيل ميدهند اما شمار زندانيان سياه و لاتين چند برابر شمار زندانيان سفيد پوست است. ستمگري ملي آمريكا به درون آن محدود نمي شود بلكه آمريكا با لگد مال كردن استقلال و حق تعيين سرنوشت اكثر كشورهاي آسيا، آمريكاي لاتين و آفريقا بزرگترين ستمگر ملي در جهان است. در ضمن قابل توجه است كه در قرن 19 آمريكا شامل ايالتهاي فدرال برده دار (در جنوب) و غير برده دار(در شمال) بود. اين ساختار فدرالي در واقع برسميت شناختن نظام نيمه فئودالي و برده داري در جنوب و نظام سرمايه داري در شمال بود.
از طرف ديگر، قرن بيستم شاهد يك ساختار فدراتيو با ماهيتي كاملا متفاوت از نمونه هائي كه در بالا ذكر كرديم بود.
ساختار فدراتيو جمهوري سوسياليستي شوروي كه پس از انقلاب اكتبر 1917 برقرار شد، كيفيتا با دولتهاي فدرالي نيمه فئودالي پاكستان و هند، فدرالي برده داري آمريكا، فدرالي سرمايه داري آمريكا متفاوت بود. اين جمهوري فدراتيو، تا قبل از احياء سرمايه داري در شوروي، خصلتي سوسياليستي داشت. يك انقلاب سياسي و اجتماعي سوسياليستي شده بود و طبقه كارگر چند مليتي در همه جا قدرت سياسي را داشت. بهمين جهت حقوق طبقه كارگر و خلقهاي ملل تحت ستم محدود به اينكه طبقات فئودال و بورژواي ملت خودشان بر آنها حكومت كند نشد بلكه همزمان از ستم ملي و ستم طبقاتي رها شدند. از اين مثالهاي تاريخي و معاصر ميبينيم كه روشن كردن محتواي طبقاتي اجتماعي هر دولت فدرالي مساله را كيفيتا متفاوت ميكند. بحث را در چارچوب شكل نگاه داشتن، موجب عدم صراحت و لاجرم گيجي و ابهام ميشود. پس سوال اينجاست كه دولت فدرالي پيشنهاد شده توسط كومله در چارچوب چه نظام اقتصادي و اجتماعي پيشنهاد ميشود؟ محتواي طبقاتي آن چيست؟ آيا براي يك ايران سوسياليستي پيشنهاد ميشود؟ اگر چنين است بهتر است اين مساله را در شعار خود مشخص كنيد.
نگاهي به حل مساله ملي از ديدگاه دموكراتيك

تحليل واقع بينانه (ماترياليست تاريخي) از سرچشمه ستم ملي و بررسي تجارب تاريخي ثابت ميكند كه حل مساله ملي در ايران با حل دو مساله عجين است. يعني حل كامل و نه ناقص مساله ملي در گرو آنهاست: سرنگوني دولت حاكم و استقلال از امپرياليسم. بدون اين دو، برآورده شدن حقوق و منافع خلق كرد و ديگر خلقهاي ايران امكان ندارد.
وقتي ميگوئيم ستمگري ملي يك ركن اساسي قدرت سياسي و اقتصادي حاكم در ايران است، وقتي ميگوئيم كه ستمگري ملي يك ركن اساسي توليد و بازتوليد مناسبات اقتصادي حاكم در ايران است، يعني اينكه حل مساله ملي با درهم شكستن دستگاه دولتي و شكافتن بافت مناسبات اجتماعي اقتصادي حاكم در ايران عجين است. دو پروسه نيست. بلكه يك پروسه است. از آنجا كه ستمگري ملي داراي اين كاراكتر بشدت سياسي، اقتصادي واجتماعي است مبارزه عليه آن جبهه اي بسيار مهم براي سرنگوني دولت حاكم و متعاقب آن در هم شكستن مناسبات اقتصادي حاكم در ايران است. دولت و طبقات بورژوا ملاك و اربابان امپرياليست آنها بشدت در مقابل اين مساله خواهند ايستاد. به اين دليل تنها اتحاد سراسري طبقه كارگر و خلقهاي ايران مي تواند به اين مساله پاسخ دهد. اين مساله را با پروسه هاي جدا نميتوان حل كرد. اينطور نيست كه جدا كردن اينها از هم يك كار غير اخلاقي است. مساله آنست كه غير ممكن است.
بدون استقلال از امپرياليسم نيز نميتوان مساله ملي را حل كرد. ستمگري و تبعيض ملي توسط امپرياليسم به دو شكل در كشورهاي تحت سلطه توليد و بازتوليد ميشود:
يكم، كاركرد اقتصادي. رشد ناموزون سرمايه داري وابسته به امپرياليسم در ايران خود بخود ميان مناطق متعلق به ملل مختلف شكاف عميق بوجود مي آورد. انباشت سودآور اين سرمايه (سرمايه بوروكراتيك) وابسته به آن است كه مناطق عظيمي از كشور عقب نگاه داشته شوند تا بتواند كارگران را فوق استثمار كند. اينكه بزرگ مالكي و روابط عشيرتي و فئودالي در مناطق متعلق به ملل تحت ستم برجسته تر و قويتر از ساير نقاط است صرفا محصول يكرشته تدابير اداري نيست كه به آن ترتيب حل شود. بلكه كاركرد سرمايه داري بوروكراتيك اين عقب ماندگي را توليد و بازتوليد ميكند.
دوم، جدا از اينكه كاركرد اقتصادي موجود اين ستم ملي را بازتوليد ميكند، سياست عمدي امپرياليستها هم مبتني بر آن است كه ثبات سياسي را در اين كشورها از طريق سلطه يك ملت بر ملل ديگر حفظ كنند.
…….
توضيح: تمام اين مقاله را مي توانيد در تارنماي حزب کمونيست ايران (م ل م) در بخش "موضوعات" و در فصل مربوط به مسئله ملي مطالعه کنيد.

www.sarbedaran.org